اِستلا آدلر
آدلر در یک خانوادهی اهل تئاتر به دنیا آمد، همهی پنج خواهر و برادر او بازیگر بودند، هر چند هیچکدام به شهرت او دست نیافتند. او نخستین بار در چهارسالگی در تئاتر قلبهای شکسته در شرکت هنری کوچک والدینش بازی کرد. او در طول سالهای کودکی بارها نقش پسربچهها و دختران جوان را در کارهای پدرش بازی کرد. او در سال ۱۹۲۲ در یک نمایش در برادوی نیز بازی کرد.
با برگزاری تنها تور آمریکایی استانیسلاوسکی در ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳، او نیز مانند استراسبرگ شیفتهٔ بازی بازیگران استانیسلاوسکی شد و میتوان گفت رکن اصلی تئاتر قرن بیستم آمریکا همین تور استانیسلاوسکی است. او نیز در سال ۱۹۲۵ به تئاتر آزمایشگاهی آمریکا پیوست تا بازیگری را از شاگردان استانیسلاوسکی یاد بگیرد. در سال ۱۹۳۱ او به گروه تئاتر پیوست و در آنجا در چندین اجرا به بازیگری پرداخت و بعدها چند اثر نیز برای گروه کارگردانی کرد. اعضای گروه تئاتر همگی به دنبال ایجاد یک شیوه بازیگری بر پایهی تعلیمات استانیسلاوسکی بودند.
در سال ۱۹۳۴ او به پاریس رفت و به مدت چهارهفته به مطالعهٔ دقیق سیستم استانیسلاوسکی پرداخت و در آنجا متوجه شد که در سیستمش تجدید نظر کرده و تخیل را جایگزین حافظهٔ عاطفی کرده است.
پس از بازگشت به آمریکا به دلیل همین اختلاف نظر در جنبههای اساسی متد بازیگری، مسیرش را از استراسبرگ جدا کرد. وی پس از مدتی بازیگری در هالیوود و تدریس و کارگردانی در تئاتر پیسکاتور، در سال ۱۹۴۹ تصمیم گرفت استودیوی بازیگری خود را تحت عنوان استودیوی بازیگری استلا آدلر در نیویورک تأسیس کند و اصول توصیف شخصیت و تحلیل متن را آموزش دهد. در سال ۱۹۸۸ او کتاب تکنیک بازیگری را با مقدمهای از مارلون براندو منتشر کرد.
او در مورد متد استراسبرگ میگوید: بازسازیِ یک تجربهٔ احساسی، مانند مرگ مادرم، برای ساختن یک نقش یک کار بیمارگونه و نوعی شیزوفرنی است. اگر بازیگری این است، من نمیخواهم بازیگر باشم.
او معتقد است نود و نه درصد آنچه بر صحنه میبینیم یا انجام میدهیم از تخیل سرچشمه میگیرد، بنابراین همهی آنچه بازیگر باید انجام دهد آن است که بگذارد تخیل به راحتی کار خود را انجام دهد.