روبرت لوپاژ کارگردان، طراح صحنه، نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان سینمای کانادایی است. روشهای ناب و خلاقانهٔ او در تئاتر، بهویژه استفادهٔ خلاقانه از تکنولوژیهای جدید، ستونهای تئاتر سنتی کانادا و جهان را لرزاند. تاریخ معاصر منبع الهام اوست و کارهای مدرن و غیرمعمول او همهی مرزها را شکسته است.
لوپاژ در سال۱۹۵۷ در کبک کانادا متولد شد. در ابتدا به مطالعهٔ جغرافیا پرداخت و بعدها تئاتر توجه او را برانگیخت. در ۱۷ سالگی به هنرستان هنرهای نمایشی کبک رفت. بعد از دورهای که در سال ۱۹۷۸ در پاریس درس خواند، به کبک برگشت و در تئاتر رِپِر آثاری را نوشت، کارگردانی کرد و در برخی از آنها بازی کرد. نمایش چرخشها در سال۱۹۸۴ در توری در کانادا اجرا شد. سال بعد سهگانهی اژدها باعث شهرت جهانی او شد. او با تور اجرای این اثر در سراسر جهان مفهوم اثر در حال ساخت را متحول کرد، او با اجرای این اثر ثابت کرد که خلاقیت روی یک اثر نمایشی زمانی به اتمام میرسد که گروه آن را برای همیشه کنار بگذارد. نخستین اجرای سهگانهی اژدها در سال۱۹۸۴ حدود یک ساعت طول میکشید، اما در پایان تور جهانی آن در ۱۹۸۷ بیش از پنج ساعت به زمان اجرا افزوده شده بود و حدود شش ساعت به طول میانجامید.
در سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ او کارگردان هنری مرکز هنرهای ملی در اوتاوا بود و در آنجا آثاری مانند مکبث، توفان و رویای شب نیمهی تابستان را در آن دوره به صحنه برد. در سال ۱۹۹۴ او شرکت چند رشتهای اِکس ماشینا را تأسیس کرد که تورهای زیادی را در جهان برگزار کرد و باعث تحسین مردم و منتقدین شد. در سال ۱۹۹۴ او به سوئد دعوت شد تا رویای بازی اثر آگوست استریندبرگ را در استکهلم روی صحنه ببرد.
در سال ۲۰۰۰ طرف دیگر ماه را روی صحنه برد که در آن جنگ سرد آمریکا و شوروی در رقابت فضایی را در کنار داستان دو برادر کبکی و رابطهٔ رقابتی آنها پس از مرگ مادرشان گذاشت. این نمایش جایزههای زیادی برد. او در سال ۲۰۰۳ بر اساس همین نمایشنامه فیلمی به همین نام ساخت که در آن خود نقش دو برادر را بازی میکرد. پروژهی اندرسِن یکی از آثار متأخر اوست که الهام گرفته از زندگی هانس کریستین اندرسن و داستان عروس جنگل نوشتهی اوست که مدتی طولانی بر روی صحنه ماند.
در پاییز سال۲۰۰۹ روبرت لوپاژ بلبل و داستان کوتاههای دیگر را که اجرای اپرای کارهای کوتاه استراوینسکی بود، روی صحنه برد. نمایش ترکیبی بود از نمایش عروسکی، تئاتر کابوکی، اپرای چینی و عروسک بازی ویتنامی که شرکت اپرای کانادا سرمایهگذار کار بود.
آثار لوپاژ جنبههای بصری پرشور و هیجانانگیزی دارند که بخشی از آن حاصل استفاده از تکنولوژی، بهویژه تکنولوژیهای مختص به سینما است. نکتهی جالب این است که او ثابت کرد تکنیکهای سینمایی زمانی که در تئاتر استفاده میشوند بسیار شاعرانهتر و هیجانانگیزتر از زمانی هستند که در خود سینما به کار میروند. او این اصل را با فیلمهایی که بر اساس متنهای نمایشی خودش ساخته، به وضوح روشن کرده است. از دیگر اجراهای لوپاژ میتوان از این آثار نام برد: اژدهای آبی، توتِم، حلقهٔ نیبلونگ.