پروفایل
بیشترین جستجوی‌های اخیر:

واژه‌ی کلاسیک به معنی وسیع خود، به همه‌ی آثاری که نمونه‌ی ادبیاتِ کشوری شمرده می‌شود و مایه‌ی افتخار ادبیات ملی آن کشور است، اطلاق می‌شود.

اوژن استوار 20 آبان 1403 47 بازدید

کلاسیسم

واژه کلاسیک، مدت‌های دراز همه‌ی کوشش خود را به کار برده است که نام باروک را از تاریخ ادبیات حذف کند و یا به شدت محدود سازد.

در قرن دوم میلادی نویسندگدن به دو گروه تقسیم شدند: ۱-نویسنده کلاسیک ۲-نویسنده عامه

عنوان نویسنده کلاسیک را به نویسنده‌ای اطلاق می‌شود که آثار او شایسته مطالعه طبقات بالای جامعه باشد. باید گفت هنر کلاسیک اصلی همان هنر یونان و رم قدیم است. این ادبیات بزرگ‌ترین امتیازی که بر سایر جریان‌های ادبی اروپا دارد این است که اجتماعی‌ست و به این سبب بیشترین موفقیت آن در عالم تئاتر است که می‌خواهد همیشه طرف خطابش مردمی باشند که در یک‌جا گرد آمده‌اند.

دو نکته‌ای که درباره‌ی کلاسیسم مایهٔ ایجاد سوءتفاهم می‌شود، نخست وجود اصول و قواعد است و دیگر تقلید از نویسندگان دوران قدیم است.

  • پیدایش قواعد مکتب کلاسیک

در نظر کلاسیک‌ها، هنر اصلیِ شاعر یا نویسنده عبارت است از رعایت دقیق این اصول و قواعد و نویسنده‌ای می‌تواتست اثر (زیبا) به‌وجود بیاورد که قواعد مکتب کلاسیک را بهتر رعایت کرده باشد.

عنوان کلاسیک مخصوصاً به نویسندگانی که تابع مکتب ۱۶۶۰ بوده‌اند اطلاق می‌شود. از نویسندگان می‌توان بوالو، راسین، مولیر، لافونتن، بوسوئه، لابرویر و مادام دولافایت را نام برد.

 

 

  • اصول و قواعد مکتب کلاسیک

۱-جستجوی تعادل و کمال

فرق اساسی‌ای که در کلاسیسیم با جریان‌های پیش و پس از خود دارد، جستجوی تعادل درونی و عمیقی‌ست بین جوهر ذهنی یا عاطفیِ اثر ادبی و قالبی که اثر در آن ارائه می‌شود.

۲-تقلید از طبیعت

پیش از رعایت هر قانون و قاعدهٔ دیگری، آنچه نویسندهٔ کلاسیک باید در نظر بگیرد تقلید از طبیعت است. ولی تقلیدی که کلاسیک‌ها از طبیعت می‌کنند با روش دیگران فرق دارد. هنرمند کلاسیک تمام طبیعت را نمی‌خواهد تقلید کند. او تنها در صدد تقلید طبیعت انسانی‌ست.

۳-آموزنده و خوشایند

به عقیدهٔ صاحب‌نظران کلاسیک، تنها تجسم زیبایی برای تکمیل یک اثر هنری کافی نیست، بلکه اثر هنری در عین حال باید آموزنده و دارای نتیجهٔ اخلاقی باشد. به‌طور کلی همه‌ی هنرمندان کلاسیک معتقدند به اینکه اثر هنری باید در زیر ظاهر زیبای خود دارای یک جنبهٔ اخلاقی باشد که جوهر اصلی آن اثر و دلیل ایجاد آن شمرده شود.

۴-وضوح و ایجاز

همچنین قاعدهٔ مهم در مکتب کلاسیک این است که مطالب بیشتری با حداقل کلمات ممکن بیان شود.

۵-حقیقت‌نمایی

در میان اصول مکتب کلاسیک بر هر اصلی مقدم است.

۶-برازندگی

یکی از اصطلاحاتِ اساسیِ زیبایی‌شناسی کلاسیک است. این اصل در تمام اصول مکتب کلاسیک دخالت دارد و در صورت عدم‌رعایت آن، همه‌ی اصول دیگرْ ارزش کلاسیک خود را از دست خواهند داد.

قانون سه وحدت

وحدت موضوع، زمان و مکان است که از اصول مهم مکتب کلاسیک شمرده می‌شود و از ادبیات یونان و آثار ارسطو به ارث مانده است.

۱-وحدت موضوع

عبارت از این است که حوادث فرعی و اضافی، داخل حادثهٔ اصلی نشوند و حادثهٔ نمایشنانه از شاخ و برگ‌های خارجی و وقایع زائد بری باشد.

۲-وحدت زمان

وحدت زمان نیز از ارسطو به یادگار مانده است. ارسطو می گوید:«تراژدی می‌کوشد که تا حد امکان خود را در یک شبانه‌روز محصور کند و یا حداقل از این حد تجاوز نکند».

۳-وحدت مکان

درباره‌ی وحدت مکان ارسطو چیزی نگفته است، بلکه وحدت مکان را در سال ۱۴۵۵ ماگی منتقد ایتالیایی مطرح کرده است. این اصل را از اصل وحدت زمان نتیجه‌گیری کرده و گفته است که اگر مدت نمایش کوتاه باشد ولی مکان‌هایی که حوادث در آن اتفاق می‌افتد متعدد و دور از هم باشند تراژدی جنبه طبیعی خود را از دست می دهد.

چهارمین وحدت

هوراس، در آغاز فن‌شعر خود، وحدت چهارمی نیز به این سه وحدت اضافه کرده است که عبارت از وحدت لحن.

انواع آثار ادبی

۱-حماسه و رمان

از مشخصات این نوع اثر ادبی، شکوه جنگجویانهٔ آن و برجستگیِ موضوع و قهرمانان آن است. عشق را نیز به شرطی که برجسته و بزرگ باشد می‌توان در خلال حوادثِ آن جا داد. قهرمانان حماسه باید از هر لحاظ کامل باشند، به‌طوری که حتی خطاهای آن‌ها نیز خالی از جنبه قهرمانی نباشد‌.

۲-تراژدی و کمدی

ارسطو در فن‌شعر خود تراژدی را این طور تعریف کرد:«تراژدی عبارت است از تقلید یک حادثهٔ جدی، کامل و دارای وسعت معین، با بیان زیبا که زیبایی آن در تمام قسمت‌ها به یک اندازه باشد، و دارای شکل نمایش باشد نه داستان و حکایت، و با استفاده از وحشت و ترحم، عواطف مردم را پاک و منزه سازد».

۳-قهرمان تراژدی

ارسطو می‌گوید که قهرمان تراژدی نباید جنایتکار باشد. ضمناً بسیار پرهیزکار و درست‌کار نیز نباید باشد. باید «از خوشبختی به تیره‌روزی افتاده باشد. اما نه بر اثر جنایت، بلکه در نتیجه یک اشتباه باید ایجاد ترس و رحم کند».

۴-کمدی

کمدی عبارت است از یک اثر نمایشی جالب که اشخاص آن را شخصیت‌های پایین‌تر شکل می‌دهند و حوادث آن را زندگی روزمره در برگرفته باشد. در کمدیِ اصل، حقیقت‌نمایی، باید بیشتر از زندگی جاهای دیگر لحاظ شود، پایان خوشی داشته باشد و دارای حادثه ابتکاری باشد.

انواع دیگر: اشعار چوپانی، غنائی، هجایی و غیره

شعر چوپانی: داستان چوپان‌هایی‌ست که نغمه طبیعت و عشق‌های خود را می‌سرایند.

اشعار غنائی: انواع مختلف دارد و برجسته‌ترین نوع آن قصیده است که شامل ستایش خدایان، وصف فتوحات بزرگ و بیان عشق است.

شعر هجایی، لطیفه و ترجیع‌بند: دارای قانون و اصول مشخصی نیستند و شکل آن‌ها بیشتر بسته به ذوق گویندگان آن‌هاست.

ثبت دیدگاه